فاطمه الزهرا شهادت زمینه دوباره بسترت خونهمحمد جواد حیدری

سه ماهه چشمم مثل زخم پهلوت می باره
صدای سرفت شبها آرومم نمیذاره
داری بازم با زحمت پا میشی از جات مادر
مگه مرده زینب که دستت روی دیواره
بده حالت / منم بدتر
یه کاری کن / بسه مادر
وای مادر مادر مادر - دوباره بسترت خونه
وای مادر مادر مادر - چقد تن تو بی جونه
وای مادر مادر مادر - تا شونه میزنی مومو
وای مادر مادر مادر - میوفته هی چرا شونه
وای مادر مادر مادر - مرو مرو مرو مادر (۳)

 

مگه چند سالته اینجور از زندگی سیری
یه دست به دیوار و یه دست به پهلو راه میری
مگه چی اومده سر چشمت که توو خونه
حسینو دائم با حسن اشتباه می گیری
نکن روتو / ازم پنهون
دارم از غصه میدم جون
وای مادر مادر مادر - دار می لرزه زانوتو ...
وای مادر مادر مادر - خونابه  داره پهلوتو ...
وای مادر مادر مادر - وضو گرفتی و دیدم
وای مادر مادر مادر - جای غلاف بازوتو
وای مادر مادر مادر - مرو مرو مرو مادر (۳)
 
 

خدا رو شکر امروز انگار حالت مادر خوبه
گمونم داره سر میشه وضعی که آشوبه
سه ماهه توو بستر بودی اما حالا داری
خودت پشت در میری بابا که در میکوبه
شدم خوشحال / شدی بهتر
ولی حالا / شدم مظطر
وای مادر مادر مادر - نگو که روز آخر شد
وای مادر مادر مادر - بابا چرا چشش تر شد
وای مادر مادر مادر - وصیتت کجاها رفت
وای مادر مادر مادر - که حرف خنجر و سر شد
وای مادر مادر مادر - مرو مرو مرو مادر (۳)

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]