رقیه سادات شهادت زمزمه مهمون توی طبقبابک امامی

نم نم داره بارون میاد/ خرابه بوی نون میاد
عمه ببین داره برام / توی طبق مهمون میاد
خوش اومدی ای مهربون / خوش اومدی آروم جون
بمیره دخترت بابا/ که خورده لبهات خیزرون
مگه گناه من چی بود / که صورتم شده کبود
داری خبر که بردنم / منو محله ی  یهود
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی۳

 

به پیشونیت کی سنگ زده/ کی تو رو بی درنگ زده
نیزه و کعب نی بابا/ به صورت تو چنگ زده
بوی تنور میده سرت/ پس کو؟کجاست؟بال و پرت
همه بِهِم میگن شدم / خیلی شبیه مادرت
مُردم تا که دیدم بابا/ سرت رو تو طشت طلا
ای مصحف ورق ورق/ رحل تو بوده نیزه ها
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی۳

 

به اشک من خندیدنو/ گوشواره مو دزدیدنو
منو با عمه زینبم / تو کوچه ها کشیدنو
دستام تو بند و سلسله/ پاهام شده پر آبله
عمو کجاست ببینه که / همسفرم شد حرمله
ببین گرفته شد صدام/ هُل دادنم میون شام
نبودی در بیاری تو/ خار مغیلان از پاهام
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی ۳

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]