علی اصغر شهادت بدون نغمه شرح تلظّیمحسن حنیفی

بر نبض این گهواره نظم کهکشان بسته است
امید؛ بر شش ماه عمر او زمان بسته است

باب الحوائج بودن شهزاده یعنی که
دل بر نگاه او مفاتیح الجنان بسته است

دل بسته ی مرثیه های تشنگی اوست
هرکس کمر بر خدمت این خاندان بسته است

وقتی به پابوس لبش نائل نشد باران
یعنی در رحمت به روی  آسمان بسته است

خیلی تلظی می کند آب فرات، اما
راه وصال او به دریا همچنان بسته است

آری رجزهای علی اکبر و قاسم
شرح تلظّی لب طفل زبان بسته است

دفع بلا کرده است از جان امام خویش
او عهد با مولای خود تا پای جان بسته است

می خواست بابایش ببوسد حنجر او را
اما مسیر بوسه را تیروکمان بسته است

تیر سه شعبه که حنا بسته است با خونش
عقد اخوت با نوک تیر سنان بسته است

خونش به جوش آمد، شنیده حرمله در شام
بر دست های مادر او ریسمان بسته است

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]