حسین الشهید آغاز محرم زمزمه خون گریه میکنمعبدالله باقری

بیا آقا
ای خواهش ندبه‌ی صبح جمعه ها (آقا بیا۲)
آقا بیا
غبار غم نشسته رو آئینه ها
نفس نمونده دیگه توی سینه ها
آقا بیا
به چشمای منتظر کنعانیان
به اشکای سه شنبه های جمکران
یابن الحسن۲

 

بیا آقا
یه دنیا حرف توو دلمه صاحب عزا (آقا بیا۲)
مَردم چقد
ناله زدن "متی ترانا و نراک؟"
خیلیاشون آخر شدن اسیر خاک
ترسم اینه
منم تو رو ندیده از دنیا برم
یعنی میای توو لحظه های آخرم؟
یابن الحسن۲

 

ببین آقا
خسته شدم دیگه از این فاصله ها (ببین آقا۲)
آقا ببین
منتظرت با بال خسته اومده
باز رفته و توبه شکسته اومده
میدونه جاش
بین خوبا نیس ولی بازم اومده
این رو سیاه بازم محرّم اومده
یابن الحسن۲

 

تویی دینم
کاشکی یه بار پا روضه‌ی تو بشینم (مه جبینم۲)
گفتی حسین!
لَاَندُبَنَّکَ صَباحاً و مَسا
برا تن عریان رو خاک کربلا
گفتی حسین!
خون گریه میکنم برای روضه‌هات
برای عمّه زینب و مُخدّرات
یابن الحسن۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]