تويى كه تنها پناه منى
اميرى و تكيه گاه منى
نگاه خيمه به دست توئه
علم به دوش سپاه منى
علمدار و آب آورم عباس / اميد من و خواهرم عباس
همه چشم به راهن توى خيمه / بلند شو جون مادرم عباس
(ابوفاضل3) 2
پر از جراحت شده پيكرت
يه گلّه كفتاره دور و برت
عمود آهن به فرقت زدن
شبيه حيدر شكافته سرت
سرِ راه دو تا دستتو ديدم / كشيدم به چشمامو بوسيدم
الهى كنار تو مى مُردم / صدا خنده هارو نمى شنيدم
(ابوفاضل3) 2
بلند شو بازم منو يارى كن
برا حسينت علمدارى كن
حرم ديگه توو خطر افتاده
پاشو واسه خيمه ها كارى كن
بدون تو زينب اسير مى شه / سه ساله بدون تو پير مى شه
داره سمت خيمه میره لشكر / پاشو كه داره خيلى دير مى شه
(ابوفاضل3) 2