مناجات - - -بدون نغمه ربی افنیت شبابیحسین رحمانی

دور هم جمعند هر شب دلبر و دلدارها
خوش به احوال پریشان همه بیدارها

توبه کردم، هی شکستم توبه ها را پشت هم
خسته ام من از خودم، از این همه تکرارها

درد دین دیگر ندارم ...، دل به غفلت داده ام
وای اگر اسمم رود در زمره ی بی عارها

"ربی افنیت شبابی" دست خالی آمدم
ورشکسته بنده ام، سرخورده از  بازارها

عاقبت این بنده آلوده لایق می شود
بی نتیجه که نمی ماند همه اصرارها

نا امید از رحمتت هرگز نبودم؛ نیستم
بدتر از من را تو بخشیدی خدایا! بارها

خسته و زخمی به درگاه تو برگشتم کنون
دیدم از شیطان و نفسم لطمه و آزارها

روضه آقا نجاتم داد از دام بلا
دستگیری می کند ارباب از بدکارها

بعد مغرب بود آب آزاد شد در کربلا
آب خوش پایین نرفت از این گلو، افطارها

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]