علی اکبر شهادت زمینه مثل معما شده بابا تنتعباس قانعی

بالا بلندم پسر ارشدم
شکل هلالی شده بابا قَدَم
با روی زانو پیش تو اومدم
(ای اکبرم 2) 2
تو نکن بیش از این خون دل باباتو
روی خاک بیابون نکش پاهاتو
پسرم پیش چشمام نبند چشماتو / چشماتو
عزیز دلم پسر من / تویی حاصلم پسر من 2

 

آرزو داشتم باشی برگ و بَرَم
تا که میذاشتم روی پاهات سرم
موقعِ پیری بِشی بال و پرم
(ای اکبرم 2) 2
صورتم رو روی صورتت میذارم
از دهن لخته خوناتو بر میدارم
بوسَم و روی زخم لبت میکارم/ میکارم
عزیز دلم پسر من / تویی حاصلم پسر من 2

 

مثل معما شده بابا تنت
دست عبامه کارِ جمع کردنت
حق بده عمه شده سینه زنت
(ای اکبرم 2) 2
ارباً اربا ترین ذبح اکبر گشتی
دشتی از نیزه و تیر و خنجر گشتی
با زره رفتی و با عبا برگشتی / برگشتی
عزیز دلم پسر من / تویی حاصلم پسر من 2

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]