فاطمه الزهرا بستر واحد ، زمزمه فکری بکن به حال مامحمد رضا رازقی پور

مادر چرا تو بسترت / بالا نمیاد نفسات
منتظر بابایی که / خیره شده به در چشات
بالا نمیاد نفسات
از صبح دیدم بلند شدی جارو به این خونه زدی
مادر تو گیسوی پریشون منو شونه زدی
خواستم بابا اومد بهش بگم تو روبرا شدی
گفتم دعام گرفته و ز غصه ها رها شدی
ولی میبینم - نفس نداری / میون چشمات - خونابه داری
ای غم کشیده - صدات بریدست / زینب بمیره - رنگت پریدست
مادرم ای وای 4


مادر اگه میشه نرو / فکری بکن به حال ما
مدینه بی مروته / بعد تو می شکنه بابا
فکری بکن به حال ما
 غریبیم و به ما کسی این روزا سر نمیزنه
چند وقتیه حتی فقیر خونه رو در نمیزنه
همونایی که پشت در نشسته بودن به کمین
منتظرن بعد تو بابام و کنن خونه نشین
طاقت بیار و - نرو ز خونه / به هم میریزه - این آشیونه
این خونه بی تو - پا نمیگیره / صفای خونه - بی تو میمیره
مادرم ای وای 4

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]