حسین الشهید وداع زمینه میترسم از غروب تلخ کربلااحسان جاودان

این شبا اشک دیده ها، همه مثه فراته
صدایی که تو عالمه، صدای نوکراته
دلدار عالمین/ خورشید پر مهر مشرقین/ جونم نذر غمهات یا حسین
ای نور چشم عالم
ای پور مرتضی/ وارث غمهای مجتبی/ مددی سلطان کربلا
زینت دوش خاتم
جونم فدات عزیز جون فاطمه
جونم فدات امیر ماه علقمه
جونم فدات عشق همه
 

داری میری برو ولی، بگو که برمیگردی
حالا که یاد مادر و، دوباره زنده کردی
این کهنه پیروهن/ که حالا داداش داری به تن/ پنجاه ساله بوده پیش من
رازش چیه دلدارم
میترسم دلبرم/ سایتو بگیری از سرم/ باشه همین بار آخرم
که میبینمت یارم
میترسم از   غروب تلخ کربلا
میترسم از   دیدن گودال بلا
میترسم از  نامحرما

 

بذا که خوب نگات کنم، ای پادشاه تنها
غریب و تشنه کامی ای، نور نگاه زهرا
ای سایه ی سرم/ مهلاً مهلا روح پیکرم/ آهسته تر جای مادرم
ببوسم حنجرتو
بی کس و بی سپاه/ موندی عزیز من بی پناه/ داری میری سوی قتلگاه
بمیره خواهر تو
میلرزمو راهی که دیگه نیس برام
میسوزمو    بغض غمه توی صدام
میری همه  دلخوشیام

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]