رقیه سادات شام غریبان نوحه در شهر یزید با اشک و خطابرضا تاجیک

كُلُّ خيرٍ فی باب الحسين    صلِّ علی اصحابِ الحسين ۲
يا نِعمَ الحَبيب يا نِعمَ الامير
شاه كربلا دستم را بگير
مولانا حسين ۴


گرچه از غم قامتم خم شده    بی تو نور چشم من کم شده ۲
اما زنده ام با شور غمت
احیاء کرده ام بزم ماتمت
مولاناحسین ۴


دشمن را هم من ادب میکنم        مثل زهرا تا غضب میکنم ۲
در شهر یزید با اشک و خطاب
کاخش را سرش کردم من خراب
مولانا حسین ۴

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]