علی المرتضی پس از شهادت واحد بي علي شد آخر خونه ي بي زهراوحید کردلو ، رضا محمدی

دل تو سينه خونِ بارونيه چشما
بي علي شد آخر خونه ي بي زهرا
صداي گريه بلنده
توي اين سياهي شب
پُره دردِ پُره داغِ
سينه ي حسين و زينب
اي آسمون به حالشون بازم ببار
بارونيه چشماي خيس ذوالفقار
مظلوم علي جان
*******
خون رو عمامه روضه ي مكشوفه
گرسنه مي خوابن يتيماي كوفه
حسنين ميگن با گريه
بابا حيدرم كجايي
بميرم براي زينب
داد و فرياد از جدايي
آي رفقا يتيمي سخته به خدا
چطور ميشه از باباشون بشن جدا
مظلوم علي جان
******
فكر ميكنه زينب به روضه ي مادر
خيره شده انگار به جاي ميخ در
همه اينو خوب ميدونن
قاتل علي فدك بود
وقتي ديد رو تن زهرا
جاي سيلي و كتك بود
يادش مياد دشمن بالا سرش رسيد
مادرشو به روي خاكا ميكشيد
مظلوم علي جان

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]