علی النقی شهادت زمینه شدم شهید شهر سامراحسین رحمانی

دور از وطنم - می لرزه تنم
آتیش میگیرم  من از، اشک حسنم
مادر، بیا کنارم این دم آخر             روضه می خونم با دل مضطر
بیاد جدم شهید بی سر
هر چند، مسموم زهر کینه ام اما    غارت نمی شه پیکرم اینجا
تنم نمی مونه روی خاکا
ای وای امون امون از این غریبی 3

آه بی جواب - درد بی حساب
بردن منو به اجبار، تو بزم شراب
انگار، روضه ی شهر شام شده تکرار      بزم شراب داده منو آزار
مردم بیاد عمه جون صدبار
اما، این جا کجا و بزم اون نامرد    یکی همش با خیزرون می زد
یکی به اهلبیت جسارت کرد
ای وای امون امون از این غریبی 3

من نیمه جونم - أشهد میخونم
میشه حرم و قبرم، گوشه ی خونم
میرم، دیگه از این زمونه دل سیرم       تو غربت و غریبی می میرم
تموم میشه روزای دلگیرم
بوی، مدینه پیچیده دیگه اینجا               یعنی رسیده مادرم حالا
شدم شهید شهر سامرا
ای وای امون امون از این غریبی 3

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]