فاطمه معصومه رحلت بدون نغمه مجرم از صحن تو حتی متهم بیرون نرفتمهدی رحیمی

از دل بی تاب قم بعد از تو غم بیرون نرفت
از تنت تا بعد هفده روز، سَم بیرون نرفت
 
خانه ی «موسی»* بدون طور، کوه نور شد
نور در واقع ز بیت النور هم بیرون نرفت
 
بعد شادی آن رفیق نیمه راه از سینه‌ام
هرچه گفتم غم برو، غم از دلم بیرون نرفت
 
ازهمان روزی که با ذکر تو دم درسینه رفت
چونکه یا معصومه گفتم بازدم بیرون نرفت
 
چون دلم راهی مشهد گشت بر گرد ضریح
هم از این مجموعه بیرون رفت هم بیرون نرفت
 
درحقیقت این خودش اوج کریمه بودن است
مجرم از صحن تو حتی متهم بیرون نرفت
 
«ای دل اندر صحن هایش از پریشانی منال»
مُحْرِم از حد حریمش یک قدم بیرون نرفت
 
دست پُر گرچه نیامد هیچ کس اینجا،ولی
دست خالی هم کسی از این حرم بیرون نرفت
 
ازحرم که هیچ، حتی شک ندارم زائرت؛
دست خالی از خیابان اِرَم بیرون نرفت
*****
*اشاره به موسی بن خزرج است که در طول هفده روز اقامت حضرت معصومه سلام الله علیها عبادتگاهش منزل حضرت گشت و به بیت النور شهرت یافت
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]