سبک: ببین چشای غرق خون من
خودم دیدم غم و درد و بلا خودم دیدم سر رو نیزه ها
همش می گفت به من خواهر من داداش داره میاد بوی غذا
خودم دیدم که بی حساب می زد به پیش دیده ی رباب می زد
خودم دیدم که زجر بی حیا رقیه رو همش تو خواب می زد
ای وای من/ خواهر خسته ام/ آخرشم دلو/ به غم سپرد
از غصه ها/ توی خرابه ها/ از دوری بابا/ دق کرد و مرد
وای حسین من
رفتیم با هم تو مجلس یزید هر لحظه داشت یه روضه ی جدید
با چوب می زد روی لب بابام می گفت نبود محاسنت سفید
چه غصه هایی رو دلم نشست ز خنده های نانجیب پست
چی کار می کرد با چوب خیزرون دوباره دندون بابام شکست
اون نانجیب/ با این کارش بازم/ رو سینه های ما/ یه غم گذاشت
با این کارش/ حرمت بوسه ی/ حضرت زهرا رو/ نگه نداشت
وای حسین من
رضا تاجیک
با این کارش/ حرمت بوسه ی/ حضرت زهرا رو/ نگه نداشت
وای حسین من
رضا تاجیک