محمد الجواد شهادت بدون نغمه العطش گفتی و قلب همه را سوزاندیحبیب باقرزاده

باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد
در این خانه سرشوق گدایی دارد

زائرت تا به ابد محو حرم می ماند
دیدن صحن و سرای تو صفایی دارد

صاحب جود و سخا و کرمی آقا جان
کاظمینت به خدا حال و هوایی دارد

از غم غربت تو چشم پر از نم داریم
هر که مجنون تو شد اشک و بکایی دارد

العطش گفتی و قلب همه را سوزاندی
فرد تشنه عملاً سوز صدایی دارد

مثل جدت به تو هم آب ندادند، غریب!
روضه ات بوی خوش کرببلایی دارد

بال و پرهای کبوتر شده سقف حرمت
روضه ی تو به خدا معجزه هایی دارد

حبیب باقرزاده
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]