علی المرتضی شهادت نوحه زینب کبری دگر بابا نداردسید محسن حسینی

مسجد کوفه دگر مولا ندارد     زینب کبری دگر بابا ندارد
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
آفتاب عمر او بر روی بام است    کار مظلوم همه عالم تمام است
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
پیش چشمان همه درپیچ و تاب است   آخـر عـمر سـلام بـی جـواب است
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
کس دگر بر اشک چشم من نخندد   کس دگر بـا ریسمان دستم نبندد
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
می شود نیلی ز آهش ماه کوفه    دیده بر راهش نشسته چاه کوفه
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
بوی زهرای جوان می آید امشب   بوی یـار قـد کمان می آید امشب
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان
******
زینب کـبـری کـنار بستر او    بوسه ها می گیرد از زخم سر او
می چـکـد اشک یتـیمـان
ای علی جان ای علی جان

سید محسن حسینی
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]