مناجات - - -بدون نغمه رحمی نما و گر نه ز دست تو می روممحمد فردوسی

یا رب دوباره وقت دعای سحر شده
 این دل برای بزم دعا مفتخر شده

اُدعونی أستجب لکم تو خدای من
بر من بشارتی است که وقت نظر شده

 با این همه خطا و معاصی ام ای خدا
دیگر دعای نیمه شبم بی اثر شده

من در گناه کردن تو شهره گشته ام
 جنس دلم به سختی جنس حجر شده

 کاری برای قبر و قیامت نکرده ام
 غفلت برای بنده ی تو دردسر شده

 این روزه ها حریف جهنّم نمی شوم!
 یا رب ببین که بنده ی تو بی سپر شده!!!

رحمی نما وگرنه ز دست تو می روم
 حالم شبیه حال دل محتضر شده

 هر شب برای حال خودم گریه می کنم
 تنها بهای من نم اشک بصر شده

با "یا حسین" به درگه تو رو نموده ام
 یعنی که خوان رحمت تو پر ثمر شده

محمد فردوسی
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]