علی اکبر ولادت بدون نغمه حیدری بار آمدی آقاعلیرضا خاکساری

جان عالم تصدق سرتان
به فدای شما و مادرتان
تو امیری امیر قلب منی
این منم من همیشه نوکرتان
میشود لایقم بدانی تا
برسم یک سحر به محضرتان
تا بخوانم ز فرط عشق و جنون
نذرچشم علی اکبرتان
عیدی ام را دهید تا بروم
یک شب جمعه پا برهنه حرم

ماهِ در گردش خدا هستی
نوه ی شاه لافتی هستی
خُلقاً و منطقاً شبیه رسول
المثنای مصطفی هستی
حیدری بار آمدی آقا
چقدر شکل مرتضی هستی
در مقام شما همین بس که
پسر شاه کربلا هستی
چقدر غیرتی و حساسی
رونوشت جناب عباسی

به شما ماه آسمان گفتند
با سخاوت و مهربان گفتند
أنا سائلکم یابن حسین
به تو آقای سائلان گفتند
به شما ای یگانه ی ارباب
بی نهایت و بی کران گفتند
ای جوان امام عاشورا
روزی من به دست تان گفتند
می سرایم برای چشمانت
این جوانی من به قربانت

آیت الله اکبری، اکبر!
اکبری یا پیمبری اکبر؟
یا نه اصلاً میان معرکه ها
أسدالله حیدری اکبر!
میوه ی قلب حضرت لیلا
جان زهرای اطهری اکبر!
یل اردوی نینوای حسین
شیرمردی دلاوری اکبر!
یوسف هاشمی آل علی
از همه یوسفان سری اکبر!
کوری چشم نسل "شاهین"ها
به عجب اسم محشری اکبر!
آینه آینه رخت مهتاب
ای ولیعهد حضرت ارباب

آسمانی همیشه بالایی
همه ی زندگی لیلایی
هم عرب هم عجم هلاک تو
ای خداوندگار زیبایی
در نگاه تو میشود حس کرد
معنی عاشقی و شیدایی
پدرت قوم و خویش ماست آقا
سحری سمت ما نمی آیی؟
عاشقم از تبار سلمانم
نذر چشم تو روضه میخوانم

از غمت قامت پدر تا شد
دیده هامان شبیه دریا شد
هرکسی شد گدای خانه تان
تا قیام قیامت آقا شد
ای موذن! نماز عاشورا
با اذان شما چه زیبا شد
خوانده ام من که دوره ات کردند
پیکر پاکت إرباً إربا شد
بر سر نعش پاره پاره ی تو
گریه های حسین تماشا شد
سرخوش از بوی عطر سیبم کن
یک سفر کربلا نصیبم کن

عليرضا خاكساري
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]