فاطمه الزهرا بستر زمزمه زمزمه بستر*ای گل بهشتی من**احسان پیریایی**احسان پیریایی

این روزها خونه ی حیدر   شده غم خونه ی دنیا 
پائیز اومده دوباره            شد خزون بهار مولا
یه پرستویی – غریبونه – میون آشیونه توی بستر
یاس خوشبویی –که نیلی شد – کنار در باغی شده پرپر

غنچه های یاس پرپر  سر روی ساقه میزارن
به جز از شفای مادر       دعایی دیگه ندارن 
چشماشون دریا – پرستوها –کنار مادر زخمی نشستن
دلشون غوغا- تک و تنها – پر زخمی مادر و می بستن

مادرم پاشو براتو          ذکر ربّنا گرفتم
دوباره پاشو دعا کن    دستامو بالا گرفتم
می خونم یا رب-منم زینب-چی میشه مادرم بلند شه از جا
امشب از غمها – غریبونه – کمونه مثل مادر، قد بابا

احسان پیریایی


دریافت فایل
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]