حجت المهدی فراق و وصال بدون نغمه میان روضه ولی با تو زود می جوشممحمد بیابانی

منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم
دلم گرفت، از این روزهای خاموشم

فراغتی که فراق تو را زپی دارد
هزار مرتبه سنگینتر است بر دوشم

بهار می رسد از راه آن زمانی که
رسد ز کعبه اناالمهدی تو بر گوشم

سیاهی دلم از تو اگرچه دورم کرد
میان روضه ولی با تو زود می جوشم

بدون روضه ببین دست های سینه زنم
گرفته زانوی غم را میان آغوشم

هزار شکر که تا چند سال عیدم را
برای مادرت از ابتدا سیه پوشم

بقیع، گریه کن روضه های مادر توست
کنار تربت زهرا مکن فراموشم

محمد بیابانی
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]