زینب کبری - - -- - -زمینه شهادت*خاطره های كربلا**يوسف رحيمی**- - -

تنها گذاشتي زينب رو با كوه رنج و بلا
من چي كشيدم بعد از تو يا سيد الشهدا
سر تو شد ماه هر شبم به روي اوج نيزه ها
بعد تو شد قسمتم حسين طعنة قوم بي حيا
به پيكر غرق خون تو كفن شده خاك و بوريا
حسين غريب مادرم ، لالة پرپرم ، شهيد بي سرم
---------------------
يادم نمي ره سنگايي كه خوردم از روي بام
يادم نمي ره لبخنداي شوم مردم شام
مونده روي دستم اثر سلسله و زخم طناب
امون از اون لحظه هاي تلخ ميون مجلس شراب
يادم نميره تو خرابه رقيه جون تو رفت به خواب
حسين نور ديدة من ، گل چيدة من ، سر بريدة من
----------------------
ديگه نمونده صبري كه با اون يه چاره كنم
رسيده وقتش رشته هاي صبرو پاره كنم
خاطره هاي كرب و بلا آتيش به جونم مي زنه
داغ فـراق بـرادرم قاتـل ايـن دل مـنه
غروب كه ميشه اون وقت ديگه دم‌ دماي روضه خوندنه
حسين ديگه قد خميده‌م ، كه خوشي نديدم ، من نفس بريدم

يوسف رحيمی
سبك زمينه
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]