فاطمه الزهرا شهادت ، بستر واحد ، زمزمه بانوی بيمارمرضا تاجیک

بانوی بيمارم -  يارم ، بی تو گرفتارم
چشمان خود وا كن به من گل پيرهن ام الحسن(ع)
(تنها طرفدارم)2
غمهای قلبم بی حساب - مانده سلامم بي جواب
زهراي من بر من بتاب - عروس آسماني - اي ياس ارغواني
***
بس غصه ها خوردم -  مردم ، پشت در افتادي
از تو خجالت كشيده ام قد خميده ام پيش ديده ام
(تو بي پر افتادي)2
از غصه آبم مي كني - در اضطرابم مي كني
خانه خرابم مي كني - با نوي خانه ي من - حرفي مزن ز رفتن
***
بر پاشو اي جانا - زهرا(س) ، ياري مولا كن
من مونس غصه و غمم  با تو همدمم  با تو محرمم
(معجر خود وا كن)2
با اشك تو دمسازم و - زندگي مو مي با زم و
تابوت تو مي سازم و - گويم به چاه رازم - بي فاطمه(س) چه سازم

رضا تاجيك
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]