علی اکبر شهادت زمزمه سر تا به پا پيغمبري توسید محسن حسینی

به آسمانم قمري تو                   سر تا به پا پيغمبري تو
روي تـرا شستم ز اشـگ دانـه دانـه
صد حيف از اين گيسو که ليلا کرده شانه
به پيش چشم دشمن  
آه از جگر کشم من
سـري نمانـده باقي    که گيرمش بدامن
علي اکبر من ـ لاله پرپر من (2)
* * * * * * * * * *
از آه پا تا به سرم سوخت    اي جگر من جگرم سوخت
ماه کمان ابرو ببين کردي کمانم
خواهم که برخيزم ولي نمي توانم
اي لاله پر از خون  
ليلا شده چو مجنون
کمانم و کشيدم    تير از تـن تو بيرون
علي اکبر من ـ لاله پرپر من (2)
* * * * * * * * * *
مشکل شده براي بابا                بوسه به جسم ارباً اربا
يک لحظه نور ديده من ديده بگشا
باباي سرگردان خـود را کـن تماشا
اي آرزوي خيـمـه   
اي گفتگـوي خيمه
خيز و ببر علي جان    مرا به سوي خيمه
علي اکبر من ـ لاله پرپر من (2)
* * * * * * * * * *
خيز و ببين اي ماه خيمه         گم کرده ام من راه خيمه
از بوسه ات صرف نظر کنم علي جان
ترسم تـرا پاشيده تـر کنم علي جان
مگر ز من چه ديدي    
که دل ز من بريدي
کشتي مرا تو از بس    پـا بر زمين کشيدي
علي اکبر من ـ لاله پرپر من (2)
* * * * * * * * * *
سيد محسن حسيني
به اين سبک خوانده مي شود
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]