علی الرضا زیارت ، ولادت بدون نغمه تا کنار پنجره فولاداحسان نرگسی

صیدم و با دیدن صیاد گفتم یا رضا
تا گره در کار من افتاد گفتم یا رضا

آرزوی دیدن کرببلا را داشتم
رفتم و در صحن گوهرشاد گفتم یا رضا

همصدا با کل عالم، از  دم باب الجواد
تا کنار پنجره فولاد گفتم یا رضا

گریه و لبخند من از  گریه و لبخند اوست
در شهادت چون شب میلاد گفتم یا رضا

عارفی درس جنون می گفت اما آخرش
جای هر چیزی که یادم داد گفتم یا رضا

روبه روی پنجره فولاد بودم، ناگهان
با شفای کور مادرزاد گفتم یا رضا

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]