علی اصغر شهادت زمزمه طـفــل بـي زبـانــمسید محسن حسینی

غـنـچـه خـزانــم ـ طـفــل بـي زبـانــم
مي بري توانم ـ تا چشم خود مي بندي اصغر
هـمـه هست بـابـا ـ طـفـل مسـت بـابـا
روي دست بـابـا ـ بگو چـرا مي خندي اصغر
خواهد دلم بوسه زنم بر حنجر تو
اما از آن ترسم جدا گردد سر تو
لاي لاي علي لاي لاي علي     لاي لاي علي لاي لاي علي (2)
* * * * * * * * * *
رنـگ مـن پـريـده ـ اشـگ مـن چکيـده
غنچه را که چيده ـ بـروي دسـت باغبانش
آه او شـنـيدم ـ چـون کـمــان خـمـيـدم
من خودم کشيدم ـ تير از گلوي خونفشانش
من شاهد خاموشي طفل ربابم
من ماندم و صفحه آخـر کتابم
لاي لاي علي لاي لاي علي     لاي لاي علي لاي لاي علي (2)
* * * * * * * * * *
سيد محسن حسيني
به اين سبک خوانده مي شود
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]