زمين محلة اصحاب آسمان شده بود
زمان مبشّر جشن فرشتگان شده بود
در آن دمي كه تمام فضاي غار حرا
پر از طنين صداي بخوان بخوان شده بود
مكان ز نقطه پايان راه غار حرا
مسير سبز رسيدن به لامكان شده بود
دلش ز نعمت خواندن دلي وسيع و بزرگ
به طول عرش و به پهناي كهكشان شده بود
نزول آية اقرأ باسم ربّك نيز
به سوي دشت وسيع دلش روان شده بود
به آدم و به خليل و حكيم حق و مسيح
هر آنچه را كه خدا گفته بود، آن شده بود
براي دختركي بيگناه و زنده به گور
مجيب و منجي و محبوب و مهربان شده بود
چهل بهار پياپي براي او گل سرخ
عروس حجله مرغ ترانهخوان شده بود
بلال بود و صدا بود و دشت مأذنهها
محل رويش صدها گل اذان شده بود
علی اکبر بهرامیان
زمان مبشّر جشن فرشتگان شده بود
در آن دمي كه تمام فضاي غار حرا
پر از طنين صداي بخوان بخوان شده بود
مكان ز نقطه پايان راه غار حرا
مسير سبز رسيدن به لامكان شده بود
دلش ز نعمت خواندن دلي وسيع و بزرگ
به طول عرش و به پهناي كهكشان شده بود
نزول آية اقرأ باسم ربّك نيز
به سوي دشت وسيع دلش روان شده بود
به آدم و به خليل و حكيم حق و مسيح
هر آنچه را كه خدا گفته بود، آن شده بود
براي دختركي بيگناه و زنده به گور
مجيب و منجي و محبوب و مهربان شده بود
چهل بهار پياپي براي او گل سرخ
عروس حجله مرغ ترانهخوان شده بود
بلال بود و صدا بود و دشت مأذنهها
محل رويش صدها گل اذان شده بود
علی اکبر بهرامیان