باقر العلوم شهادت واحد آسمانم بي ستارهرضا تاجیک

آسمانم بي ستاره   غصه هايم بي شماره
خاطراتم مي زند بر  هر دلي تير  شراره
صاحب قدر و اجري رفيعم   آرميده به خاک بقيعم
من غريبم
داغ عظمي  قتل شه بود   قاصد  پر ناله اش من
که به عشق  کربلا بود   حاجي  چار ساله اش من
لحظه ي اضطراب و به ناله    من گرفتم  دو دست سه ساله
من غريبم
سوز  غربت  کرده آبم   وارث حزن و عذابم
شاهد  غارت شدنِ   مهد نوزاد ربابم
هر زمان کودکي ناله  سر داد    ديده ي خسته ام گريه افتاد
من غريبم

رضا تاجیک
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]