بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار مدّاحان آل اللَّه به مناسبت ميلاد حضرت فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها)
19/7/1377
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
اوّلاً از همه عزيزانى كه زحمت كشيدند و تشريف آوردند؛ بخصوص عزيزانى كه لطف كردند و اين جلسه و اين فضا را به عطر مديحه حضرت فاطمه زهرا و صدّيقه كبرى معطّر نمودند و همچنين از برادرانى كه اين شعرهاى زيبا و خوب را سرودند و خوانندگان در اينجا آنها را انشاد كردند؛ بخصوص برادرانى كه از راههاى دور و شهرهاى ديگر قبول زحمت كردند و آمدند، صميمانه تشكّر مىكنم.
زندگى فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها) به خاطر عظمت و شگفتيهاى فراوانى كه در آن هست، شبيه اسطورههاى تاريخ است. حقيقتاً چشم ما نمىتواند مقامات معنوى آن بزرگوار را ببيند - «تو بزرگى و در آيينه كوچك ننمايى» - ما نمىتوانيم آن قامت رسا و آن عظمت را حتّى در چشم كوتهبين ذهن خودمان تصوير كنيم؛ ليكن همان چيزى كه چشمان سطحىنگر ما مىبيند، خيلى باعظمت است. يعنى آن زندگى كوتاه چه در دوران كودكى، چه در دوران نوجوانى و چه در دوران تأهّل و ازدواج و خانهدارى اينقدر پُرمغز است! مگر هر كسى مىتواند همسر اميرالمؤمنين باشد؟ عظمت على آنگونه است كه كوههاى عظيم را در مقابل خود آب مىكند. نَفْس همسرى اميرالمؤمنين، يك نشانه بزرگ عظمت است؛ ليكن شما ببينيد تعامل اين زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف مىزنند؛ چگونه زندگى مىكنند؛ چگونه اين زندگىِ الگو و نمونه تاريخ را اداره مىكنند و چگونه هركدام نقشى به عهده مىگيرند! اينها تصادفى نيست. نقش آن شوهر در دوران مبارزات و جنگها اين است كه نفر اوّل و خطشكنِ درجه يك و گره گشاى اوّل و آخر باشد. در دوران بعد از رحلتِ پيغمبر، اين نقش تغيير پيدا مىكند. همان شجاعت، همان قدرت و همان عظمت وجود دارد؛ منتها در نقش ديگرى ظهور مىكند. مگر هركسى مىتواند آن حادثه عظيم بعد از پيغمبر را تحمّل كند؟ اما على تحمّل كرد و اين همان شجاعت خيبر و همان قدرت اُحد است كه در اينجا طاقت مىآورد. بعد، دوران خلافت است كه هر كلمه كلمه و هر قدم به قدم آن، اثرى در تاريخ اسلام و تاريخ بشر گذاشته است. آنگاه نقش همخوان با اين شخص، نقش فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها) است. اگر آن مظلوميت عظيم و جانسوز در تاريخ خود را نشان نمىداد، حقايق اسلام آنچنان كه بعداً آشكار شد، آشكار نمىشد. اينها تصادفى نيست. همه اينها طرّاحى شده با تدبير الهى است؛ منتها كسانى براى اين ميدانها و اين نقشهاى دشوار انتخاب مىشوند كه جوهر آنها، جوهر برگزيده خداست. در بين همه انسانهاى طول تاريخ، خداى متعال انتخاب مىكند: «امتحنك اللَّه الّذى خلقك قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابرة»(1). ميدان، ميدان امتحان است. ميدان كارِ تصادفى نيست. ميدان امتياز دادنِ بيخودى نيست. خداى متعال بيخودى به كسى امتياز نمىدهد. اين جوهر، اين اراده قوى، اين عزم راسخ، اين گذشت و فداكارى در فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها) كار را به آنجا مىرساند كه او سنگ الماسى مىشود كه همه اين چرخها بر روى آن مىچرخد. دشوارترين چرخها را بايد بر روى سختترين پايهها و قاعدهها بچرخانند. اين چرخ عظيم تاريخ اسلام و امتحانهاى دشوار، در همان دوران كوتاه، بر روى دوش فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها) بود. خدا او را انتخاب كرد و او توانست بشريّت را نجات دهد. فاطمه زهرا(سلاماللَّهعليها) فرشته نجات انسانها در طول تاريخ است. براى همين هم هست كه ائمّه (عليهمالسّلام) اينقدر براى آن بزرگوار تكريم و حرمت قائلند و نسبت به او اظهار خشوع مىكنند. هيچ مقامى از اين بالاتر وجود دارد؟
مدّاحى و ستايشگرى خاندان پيغمبر - كه طبعاً ذكر مصائب را هم به همراه دارد - شغل خيلى مهم و بزرگى است. البته ما بارها در طول سالهاى گذشته در چنين جلساتى مطالبى را در اين زمينه عرض نموده و با زبانهاى گوناگون به هنر مدّاحى اظهار اخلاص و ارادت كردهايم. در كار مدّاحىِ شما چند چشمه هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدايتان هنر است؛ آهنگى كه انتخاب مىكنيد، هنر است؛ اشارات و كارهايى كه انجام مىدهيد، هنر است. عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى اين شعرها فراوان وجود دارد و مىتواند ذهنها را قانع كند. البته منطق، شكلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود اين است كه بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع كند. خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام دينى محسوب مىشويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمىزنند؛ ولى شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مىزنيد. البته خصوصيات ديگرى هم وجوددارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهمتر است.
من مىخواهم عرض كنم كه از اين سه خصوصيت مىشود خيلى خوب استفاده كرد؛ مىشود استفاده نكرد؛ مىشود بد استفاده كرد. البته خوب استفاده كردن هم طيفى از انواع استفاده را در ذيل خودش دارد. عزيزان من!
سعى كنيد از اين سه خصوصيت ممتازى كه الحمدللَّه خداى متعال به شما عنايت كرده، به بهترين وجهى استفاده كنيد. شعر شما بايد خوب، محكم، قوى، خوشمضمون و قانع كننده باشد. گاهى قصيدهاى كه شما مىخوانيد، به اندازه چند منبرِ يك منبرىِ خوشبيان تأثير مىگذارد. گاهى يك بيت شعرِ بجا به قدر يك كتاب قيمت دارد. اينها آسان و مجّانى به دست نمىآيد. انسان بايد زحمت بكشد، كار و تلاش كند، شعر خوب را بيابد، آن را حفظ كند و بخواند. البته امروز خوشبختانه معمول شده كه شعر را از رو بخوانند. به نظر ما اشكالى هم ندارد؛ اما قديميها عيب مىدانستند كه از رو بخوانند. البته اگر مدّاحان شعر را حفظ كنند، يك هنر اضافه هم خواهند داشت؛ اما اگر حفظ نكنند، اشكالى ندارد. مهم اين است كه شعر، خوب، متين، قوى و خوشمضمون باشد. معيار شعر خوب و خوشمضمون چيست؟ مضمون خوب كدام است؟ غلط كدام است؟ درست كدام است؟ اينها بحثهاى مفصّلى است كه در جاى خود بايد روشن شود؛ اما به هر حال خوب استفاده كردن، شقّ صحيح است، والاّ استفاده نكردن يا خداى نكرده بد استفاده كردن، شقوق نادرست آن است.
پروردگارا! تو را به حرمت فاطمه زهرا (سلاماللَّهعليها) سوگند مىدهيم، ما را جزو شيعيان و ارادتمندان و علاقهمندان آن بزرگوار زنده بدار و بميران و محشور كن. پروردگارا! آنچه در اين مجلس گفته شد، خوانده شد و عمل شد، منظور نظر و قبول آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! ما را مشمول هدايت و شفاعت آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! در همه مراحل زندگى، ما را به هدايتِ خودت هدايت كن. پروردگارا! ما را به خودمان وا مگذار؛ دشمنان اين ملت را مغلوب و منكوب و مأيوس فرما؛ اين ملت را در همه مراحل افتخارآميز و پُرارزشِ حيات سياسى و انقلابى و دينى خودش و در همه آزمايشها بر دشمنانش پيروز و بر اهدافش فائق كن؛ او را مشمول لطف و فضل و رحمت خودت قرار بده. پروردگارا! قلب مقدّس ولىّ عصر (ارواحنافداه) را نسبت به ما مهربان فرما. دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان؛ روح مطهّر امام عزيز و ارواح طيّبه شهداى ما را از اين مجلس سرافراز و خشنود فرما.
والسّلام و عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
1) التّهذيب: ج 6 ص 10