قاسم بن الحسن شهادت زمزمه پریشونه افلاکیاسین زندی

افتادی رو خاک / از ناله ی تو پریشونه  افلاک
افتادی رو خاک / نشسته رو پیکرت خار و خاشاک
افتادی رو خاک / خون از روی صورتت میکنم پاک
واسه عموت - چیزی بگو - حرفی بزن
روشنیِ دیده ی حسن

 

حرفم همینه / میزد تو رو دشمن از روی کینه
حرفم همینه / الهی هر کی زدت خیر نبینه
حرفم همینه / پهلوتو دیدم دلم رفت مدینه
قاسم جانم - پهلوت له شد - مثل زهرا
وای نفست نمیاد بالا

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]