حسین الشهید اربعین زمزمه سلام آقا دوباره روبروتونمرضا تاجیک

كى مى تونم از تو جداشم
جدا از اين صحن و سراشم
يه سالو منتطر بودم تا
اربعينت كربلا باشم
دست منو گرفتى اينو مى دونم
نذاشتى از اين قافله جا بمونم
سلام آقا دوباره روبروتونم

( سلام آقا دوباره روبروتونم
من ايستادم زيارتنامه مى خونم
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه
همین گریه به لبخند تو می‌ارزه
حسین جانم
بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه )

 

صحن و سرات چه دلنشينه
بهشت واقعى همينه
زيارت اربعينت از  
نشونه هاى مومنينه
مى بينى موج اشك چشم ترمو
نمى تونم بلند كنم من سرمو
ياد مى كنم آقا پدر مادرمو
حسين من ....

 

آقا يه سينه آه آوردم
يه كوله بار ، گناه آوردم
مى بينى با پاى پياده
به آغوشت پناه آوردم
هرجاى اين دنيا باشم آقاجونم
خودم رو به كرببلات مى رسونم
باز بى كسيتو ببينم ؟ نمى تونم
حسين من ......

 

سلام حسين اى نور ديده
سلام امير سر بريده
لعنت به اونكه خنجرش رو
به روى حنجرت كشيده
مقتل ميگه كه خنجرش رو نمى بريد
مى دونى كه كار ديگه تا كجا كشيد
ديد نميشه... سرت رو از قفا بريد
حسين من .........

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]