فاطمه الزهرا پس از شهادت واحد ، زمزمه تو رفتی و حالم شده زار زاررضا رسولی ، مهران امیری ، حسین نوری ، بهمن عظیمی

پر از آه و دردم پر از التماسم / میدونی جدایی چقد سخته واسم
تو رفتی و زهرا شده غم نصیبم / کجایی ببینی که بی تو غریبم
خیالت همیشه کنار منه
قرار دل بی قرار منه
همین کوچه ها قتلگاهم شده
همین قبر خاکی مزار منه
اشکام، می باره روی گونه
رفتی، از پیش من شبونه
داغت، دلم رو میسوزونه
ای وای امون از این جدایی 3


میسوزونه من رو غم جانگدازت / دلم تنگه خانوم برای نمازت
فراق تو لرزه به این پیکر انداخت / یل خیبر و از نفس آخر انداخت
گل یاس من کرد خزون پرپرت
نگفتی بهم چی اومد بر سرت
زیر تابوتت جون دادم فاطمه
نمونده دیگه چیزی از حیدرت
کاش من، به جای تو می مردم
سیلی، از دشمنا می خوردم
زهرا، من دیگه کم آوردم
ای وای امون از این جدایی 3


تو رفتی و کارم شده هر شب هق هق / خونای رو دیوار شده آینه ی دق
تو رفتی و خونه شده سرد و بی روح / نصیب علی شد غم و درد و اندوه
تو گوشم می پیچه طنین صدات
چه زجری کشیدی، بمیرم برات
در و میخ و نیمه شب و ناله ها
من و می کشه آخر این خاطرات
زهرا، ای کوثر زلالم
زهرا، بیا و کن حلالم
بی تو، ببین که در زوالم
ای وای امون از این جدایی 3


منم مرد خیبر منم کوه صبرت / گره خورده زهرا نگاهم به قبرت
دیگه بی تو آروم نمیشم یه لحظه / میدونستی دوریت برام مرگ محضه
تو رفتی و حالم شده زار زار
غمت میشه توی دلم موندگار
برام مشکله دیدن رد خون
که مونده ازت روی در یادگار
هر شب، براتو روضه خونم
اشکام، میریزه روی گونم
دیگه، بند اومده زبونم
ای وای امون از این جدایی  3

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]