حسین الشهید شهادت ، گودال قتلگاه شور عزا عزای گودالهبهمن عظیمی

چقد توو سینه غم داری ، هنوز غریب و بی یاری
الان هزار و چند ساله ، برا حسین عزاداری 
 
فدای اون شال سیاهت 
با روضه های قتلگاهت
گریه‌م می‌گیره ۲
جدت رو تشنه سر بریدن
چه بد به خاک و خون کشیدن
عالم بمیره ۲
 
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
 
 
همیشه اشک تو جاری ، براش همیشه غمباری
هزار و نهصد و پنجاه ، زخم و جراحت کاری
 
از گریه های روز و شبهات
برای عمه جانِ سادات
گریه‌م می‌گیره ۲
محاله توو هیئت نباشی
صورت توو روضه می‌خراشی
عالم بمیره ۲
 
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
 
 
بخونید آیه زِلزال ، قیامته تهِ گودال
برای خون به پا کردن ، شمر اومده به استقبال!
 
تا نیزه نیزه روی هم ریخت
تمامِ صورتش به هم ریخت
فرزند مولا ۲
از قتلگاه بیرون نِمیره
یکی بِره شمر و بگیره 
آه و واویلا ۲
 
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
 
 
رفته حسین دیگه از حال ، قیامته تهِ گودال
لگد به پیکرش می‌زد ، ای وایِ من زبونم لال
 
بیچاره کردش عالمینو
رفتش رو سینه ی حسینو
زد ناله مادر ۲
صبر از دلِ ملائکه بُرد
دوازده ضربه پشته هم خورد
از کهنه خنجر ۲
 
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
 
 
از تیر و نیزه مالامال ، قیامته تهِ گودال
شد شَرحه شَرحه یک پیکر ، به دستِ عده ای قَتّال
 
از روی عمد کردن مُعطّل
سه ساعته تموم توو مقتل 
دادن عذابش ۲
این لحظه ها چه سخت شدن طی
دوباره نیزه میزدن هِی
واسه ثوابش ۲
 
عزا عزای گوداله ، عجل فرج اباصالح
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]