علی اصغر شهادت بدون نغمه خاک گاهواره‌ی مزاررضا قاسمی

برای خشکی لبِ تو آب گریه می‌کند
فرات، در کویری از سراب گریه می‌کند

ببین چطور با صدای ریشخندِ حرمله 
حسین با محاسنِ خضاب گریه می‌کند

سئوال کن "بِأَیّ ذَنب" و گوش کن سکوت را
خدا هم از غم تو در جواب، گریه می‌کند

بخواب روی خاک گاهواره‌ی مزار خود 
که روز و شب کنار تو رباب گریه می‌کند

دعای ربّ آب بی‌جواب ماند و تا ابد
به حالش آسمانِ مستجاب گریه می‌کند

به خونِ ردّ دستبندِ مادرت نگاه کن
که در غم اسارتش طناب گریه می‌کند

رباب سوخت زیر بارِ داغ و زیر سایه‌اش
نشسته از خجالت آفتاب گریه می‌کند

دوباره خیس شد لهوف و روضه ناتمام ماند
دواتِ چشمِ ماست، یا کتاب گریه می‌کند؟!
 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]