علی اکبر شهادت بدون نغمه در کام امامشمحسن حنیفی

وقتی زبان بگذاشت در کام امامش
یعنی که بوده حوض کوثر تشنه کامش

ممسوس در ذات خداوند تعالی است
اللهُ اکبر از بلندای مقامش

زخمی است باقی بر جگر از رفتن او
زخمی که تنها مرگ باشد التیامش

خونش حلال تیغ ها و نیزه ها شد
شد آب، مهر مادرش زهرا، حرامش

هرگز نباشد فدیه ی یک تار مویش
گر کل عالم ذبح گردد پیش گامش

از زخم هایش وحی می جوشد پیاپی
پیغمبری، شد پخش در صحرا پیامش

خیر کثیر خیمه را خیرات کردند
روشن کنید آتش دوباره روی بامش

ناحیه بالای سرش خون گریه می کرد
جان داد در پایین پا با هر سلامش

بر صورت اکبر نهاده صورتش را
تشریف آورده به زانو تا مقامش 

چون که علی را هفت دفعه آرزو کرد
روی لب هفت آسمان جاری است نامش
 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]