رقیه سادات شهادت زمینه بخونی لالاییابوالفضل آلوئیان

کاشکی مثل قدیم 
بیای دست بکشی رو سر من - بگیری بغلم 
بخونی لالایی
بخوابم دیگه وقتشه بابا - برسه اجلم

(از زخم صورتم / نپرس که می کنم سکوت 
بابا به من بگو / چرا به هم ریخته س گلوت) ۲
بابای خوبم ۲

برا دخترت بگو که پیکرت کو؟
بابایی عمامه ی روی سرت کو؟
منو بچه های شام بازی نمیدن
بابا همبازیم، علیِ اصغرت کو؟

بابای خوبم بابا بابا بابا بابا ۳

 

یه شبی توی خواب
گم شدم توی صحرا نبودی - چی اومد به سرم
شده عادت من
که با ضربه ی سیلی بابا جون - از توو خواب بپرم 

(من ناله ها زدم / بیای منو نگا کنی 
من گم شدم بابا / بیای منو پیدا کنی) ۲
بابا نبودی ۲

تا تو رفتی کل دشمن توو حرم ریخت
لشکر بد دهانا دور و برم ریخت
می بینی برام نمونده تار مویی 
آتیش خیمه بابا روی سرم ریخت

بابای خوبم بابا بابا بابا بابا ۳
 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]