(از لسان امام حسین به قمر بنی هاشم)*
اومد داداش - شام آخر - بنفسی انت - سردارم
ای آخرین - پاسبانِ - خیمه های - بی یارم
یه جوری بردار قدم
که خالیشه دل دشمنا / جم بشه خاطر خیمه ها
که نگهبانه سقا
می خوام امشب بچه هام
بشه یه خواب راحت کنن/ یه کمی استراحت کنن
که میاد عصر فردا
یا دهرُ ، افٍ لَکْ، ای وای از ، عصر فردا
(ای امون ، ای امون ، ای امون ، از عاشورا) ۲
*(از لسان حضرت زینب به قمر بنی هاشم)*
نگو دیگه - خواهر چرا - این وقتِ شب - اینجایی
مُردم عباس - از غصه ی - حسینمو - تنهایی
فردا بین این دو نهر
باشه داداش خدا حافظت / قربون چشای نافذت
نشه تنها حسینم
نگا کن اونور رو که
چقده زیادن دشمنا / یادته داداش حرف بابا
که باشی با حسینم
تو غرقِ ، خجالت ، من غرقِ ، دل شوره ها
(ای امون ، ای امون ، ای امون ، از عاشورا) ۲
*(از لسان حضرت رقیه به قمر بنی هاشم)*
عمو جونم - امشب چقد - میاد صدا - از صحرا
رقیه رو - می ترسونه - این طبلا و - فریادا
عروسکم که خوابید
دیگه توی خیمه نموندم / خودمو به سایه ت رسوندم
نمی بُرد خوابم اصلاً
نگرانم عمو جون
میشه، منو بغل بگیری؟ / چیه که میگن از اسیری؟
همه از من می پرسن!
می ترسم ، عمو جون ، بمونم ، یه وخ تنها
(ای امون ، ای امون ، ای امون ، از عاشورا) ۲