اومدی و من خوشحالم
بهترین بابای عالم
معلومه که دلتنگ بودی
با سر اومدی دنبالم ۲
لبهامو میذارم بابا رو حنجر تو
حق میدم بهت که نشناسی دخترتو
موی سر من سوخت مثل موی سر تو
این رگهای / خونی آخه / می دونم علتی داره
توو خواب دیدم / که شمر پاشو / رو لب های تو می ذاره ۲
(بابا بابا بابا )۳ چرا سوختی؟ ...
از کجا بگم بابایی
دوست داری بگم از دردام
چه دردی از این بالاتر
که همسفر نامردام ۲
گریه مو در آورد خیلی خنده های زجر
می ترسم هنوزم بابا از صدای زجر
توو صحرا دویدم اون شب پا به پای زجر
این زجر بابا / توو خوابَم دست از سرم بر نمی داره
از ضرب دست سنگینش / بابا گوشم شده پاره
(بابا بابا بابا)۳ دوست دارم ...
تنگه دل من بابا جون
خیلی برای آغوشت
یادت میاد اون روزا که
میذاشتی منو رو دوشت ۲
می بینی خرابس حالا جای دخترت
عمه میگه هستم خیلی مثل مادرت
آخ بابا بمیرم واسه زخمای سرت
یه حرفیو / میگن که قلب کوچیکم رو سوزونده
میگن چند روز / جسمت روی / خاکای کربلا مونده ۲
(بابا بابا بابا)۳ بغل میخوام ...