رقیه سادات شهادت زمینه درمون دردام اومدهبهمن عظیمی

درمون همه ، دردام اومده
عمه بیا که ، بابام اومده
آروم من و ، این قلب صبور
پیشم اومده ، از کنج تنور 

بابایی بابایی بازم هوامو داشتی
بابایی بابایی (منت سرم گذاشتی)۲

زخمای رو سرت - جونمو می‌گیره
سوخته ابروی تو - دخترت بمیره 

یااباالمظلوم یااباالمظلوم ۲

 

مویی ندارم ، تا شونه کنم
فکری واسه این ، ویرونه کنم
چیزی ندارم ، غیر از دل خون
این موی سفید ، این قدّ کمون

بابایی بابایی خاکم به سر نشسته
بابایی بابایی (خیلی دلم شکسته)۲

کاش شبیه قدیم - توو بغل بگیریم
تا دوتایی با هم - از خرابه بریم

یااباالمظلوم یااباالمظلوم ۲

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]