باید امشب مشقِ درسِ عشق را از بر نوشت
قصه ی آغاز خلقت را چنین از سر نوشت
باید از وحدانیت، از عدل، از روز معاد
از نبوت، از ولایت، از همه باور نوشت
از بزرگی کردن کوچک ترین سوره سرود
از فضیلت های "اعطینا" و از "کوثر" نوشت
سدره ی نسل نبی را پر ثمر، بی انتها
نسل دشمن های او را تا ابد "ابتر" نوشت
از زکیه، طاهره، انسیه، از خیر النسا
باید از پاکی و از صدیقه ی اطهر نوشت
باید امشب هرچه تعریف آمده از عشق را
بین یک واژه خلاصه کرد؛ از مادر نوشت
مادر یکتاپرستان، مادر یکتاست او
جان مادرهای ما قربان او؛ "زهرا"ست او
شان او بالاتر از توصیف ها، تمثیل ها
بى كران تر از همه تشبيه ها، تفصيل ها
گر بگويند از ازل تا به ابد از نام او
درخورش كى مى شود تقديس ها، تجلیل ها
خاکسارش ساره ها، آسیه ها، حوریه ها
جان نثارش مریم و حوا، همه راحیل ها
رزق و روزی تمام آسمان را می دهد
خانه ی او مهبط معراج ها، تنزیل ها
شرح دادند از كلامش خط به خط تورات ها
راز اعجاز دمش، پنهانِ در انجيل ها
بنده های مکتب بابایش ابراهیم ها
نذر جان بچه هایش، جان اسماعیل ها
دامن او زینبین و مجتبی پرورده است
شکر لله که برای ما حسین آورده است
روی قلب مصطفی تقریر یعنی فاطمه
پاک تر از آیه ی تطهیر یعنی فاطمه
حق تعالى هرچه گفته در صفات مومنات
آیه آیه می شود تفسیر یعنی فاطمه
این محمدها، علی ها، این حسن ها، یک به یک
آینه در آینه تکثیر یعنی فاطمه
لا فتی الا علی لا سیف الا فاطمه
بین دست مرتضی شمشیر یعنی فاطمه
باطن مستور شب های شریف قدر، اوست
در حقیقت معنی تقدیر یعنی فاطمه
پرده را از چهره ی تزویر می اندازد او
در زمان فتنه ها تدبیر یعنی فاطمه
آنكه پاى رهبرش مانده مصمم فاطمه است
این علی تنها یک عاشق دارد، آن هم فاطمه است
انبیا را یک به یک بانو زعامت می کند
بر امامان حضرت زهرا امامت می کند
نورى از محراب او تا آسمانها مى رود
تا كه او در پيشگاه حق عبادت مى كند
ايستادن پاى حق تنها نماد فاطمه است
قامتش خم شد ولى باز استقامت مى كند
مو پريشان كرد و مسجد شد مهياى عذاب ...
صبر مى خواهد على؟! زهرا اطاعت مى كند
هم تولايش به جا و هم تبرايش به جا
خوب دقت كن چگونه او برائت مى كند
اولین احیاگر امر برائت فاطمه است
جبت را، طاغوت را، بسیار لعنت مى كند
با زمین و با زمان می گفت هر دم این چنین
عادَ مَن عاداکَ مَولانا أمیرالمُومنین
در کویر تشنگی مانند باران می شود
سائلی تا می رسد، او روح احسان مى شود
قصه هاى چادرش شرح درازي داشته
هركه ديده معجزاتش را، مسلمان مى شود
تا كه مى بيند امامش بى كس و تنها شده
مى رسد در كوچه ها و مرد میدان می شود
او دعا کرده برای مردم این آب و خاک
او دعا کرده که ایران مهد شیران می شود
عشق او مرزی میان شیعیان نگذاشته
"غزه" تا "تهران" دم کل شهیدان می شود
شکر لله! نامِ نهضت سازِ زهرا علتِ
ارتباط قلبی "ایران" و "لبنان" می شود
با برادرهای خود تا به شهادت راهی ام
باز با فریاد می گویم که حزب اللهی ام
نسل سلمانيم و سربازان پيكاريم ما
چون كه يارى خدا با ماست بسياريم ما
گفته آقايم كه با لالايى دشمن نخواب
وقت پیکار است پس تا صبح بيداريم ما
باز هم صفين اگر شد مالک اشتر مى شويم
دوش در دوش ولى، مقداد و عماريم ما
گرچه ساکت مانده ایم اما به فرمان ولی
ميثم تمار هستيم و سر داريم ما
ما ز نسل فتح مكه، نسل فتح خيبريم
دشمنان ما بدانند اهل تكراريم ما
روزهاى سخت تر از اين فراوان ديده ايم
مرد ميدان بلا در روز دشواريم ما
پاى اين پرچم دوباره ما تعهد مى دهيم
دست از دامان رهبر برنمى داريم ما
تا كه جان داريم در اين راه ادامه مى دهيم
چون كه نزديک است نصرالله، ادامه مى دهيم ...
فاطمه الزهرا ولادت بدون نغمه زعیم انبیاءرضا تاجیک
مرتبط
نظرات شما