فاطمه الزهرا شام غریبان زمزمه کاشتن یاسعلی عالمی

پدر خاک داره خاک می‌ریزه
به روی مادر آب
توو دل خاک داره یاس میکاره
دل شب ابوتراب
سخته زهراشو بذاره و بره
علی از فاطمه دل نمیبُره
خاک و گِل کرده ببین با گریه هاش
آخه خیلی دلش از دنیا پُره
باورش نمیشه رفته / برای همیشه زهرا
حالا دیگه موند علی با / غم و غصه های دنیا
«امون از غریبی ای وای»

 

از روی خاک داره با اشک و آه
بچه‌ها رو میبره
خسته و خمیده داره میره راه
چشاش از غصه تره
سخته بی فاطمه برگرده خونه
خونه ی علی دیگه زمستونه
همه جا خاطره هاش مونده هنوز
رفت از این خونه چه قدر غریبونه
باورش نمیشه رفته / برای همیشه زهرا
حالا دیگه موند علی با / غم و غصه های دنیا
«امون از غریبی ای وای»

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]