فاطمه الزهرا شهادت ، بستر واحد قرار علیمهدی ستارزاده

دلم بیقراره؛ قرار علی
کجا داری میری بهار علی
بمون فاطمه جان کنار علی
بدون تو حیدر میمیره

نگاهی بکن تو حال و روزمو
تا چشم به در سوخته میدوزم و ...
داغم تازه میشه که میسوزم و ...
آتیش دلم گر میگیره
(مرو ؛ فاطمه۳) ۳
مرو فاطمه فاطمه جان

 

داری راه میری دست به پهلو نگیر
دعا واسه مرگت تو بانو! نگیر
بیا جون محسن ازم رو نگیر
میدونی علی خوب میدونه

میدونم که توو کوچه پر محن
اومد چه بلایی سر یاس من
میدونم شکسته غرور حسن
که اشک از دو چشمش روونه
(مرو ؛ فاطمه۳) ۳
مرو فاطمه فاطمه جان

 

خبر داری دردام شده بی حساب
سلامم رو هیچکس نمیده جواب
غم عالمه توو دل بوتراب
فراق تو کابوس حیدر

بری سهم من میشه تنها شدن
میدونم که اهل مدینه بَدَن
پیچیده توی شهر که بدجور زدن
توی کوچه ناموس حیدر
(مرو ؛ فاطمه۳) ۳
مرو فاطمه فاطمه جان

 

نداره دیگه فایده این التماس
داری میری اما دلت پیش ماست
همه فکر و ذکرت برا کربلاست
که روضه میخونی زیر لب

یه روز میشه توو گودی قتلگاه
سر نور عینت جدا از قفا
جلو خواهرش میره رو نیزه ها
به قربون غم های زینب
(حسین ؛ وای حسین۳) ۳
حسین وای حسین وای حسین وای

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]