فاطمه الزهرا شام غریبان زمزمه پهلوی مجروح*حامد فاطمی*- - -

دستم رسید به پهلوی مجروح تو انگار
تازه می‌فهمم چی کشیدی از در و دیوار
زهرای من جان علی منو ببخش این بار
همه با هم - می‌زدنت - با هر چیزی که داشتن
خواستم کمک - کنم ولی - چل نفری نذاشتن
حلالم کن ای دوست / خداحافظ ای یار
حلالم کن ای عشق / به امید دیدار

 

خونه دیگه بدون تو زندون شده زهرا
با بچه‌ها بدون تو چی کار کنم تنها
من موندم و این غمکده ...؛ آبو بریز اسما
غسلت می‌دم - با اشک چشمای تر یتیمات
می‌سپارمت - به خاک قبر - روی دو دست بابات
حلالم کن ای دوست / خداحافظ ای یار
حلالم کن ای عشق / به امید دیدار

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]