فاطمه الزهرا شهادت واحد امداد مادرحسین مؤمنی

من آن نوکرم که - پرم از سیاهی
بجز دست لطفت - ندارم پناهی
تصدق علینا - به گوشه نگاهی ۳
بجز امداد مادر
من امیدی ندارم
قدم رنجه بفرما
به وقت احتضارم / یا زهرا
نبوده غیر مادر
کسی تسکین نوکر
جوونی مون فدای
شما و شاه بی سر / یا زهرا
یا زهرا یا زهرا ...

 

تو باران عشقی - غم دلپذیری
زنم جار بر دار - که جانم بگیری
امیری حسینٌ - و نعم الامیری ۳
به دنیا آدم که
پریشان تو باشم
بده روزی اشکم
که گریان تو باشم / ثارالله
چو گفتی بین گریه
به دیدارم میایی
به اشک دیده هر شب
شوم کرببلایی / ثارالله
ثار الله ثار الله ...

 

دلا یا حسن گو - که سامان بگیری
چه برنده تیغی - چه شیر دلیری
به هنگام جولان - چه رزم خطیری ۳
روان شد سوی میدان
ز هر تن سر گریزان
چنان پی کرده مرکب
که راکب شد هراسان / حسن جان
کریم آل طاها
گل زیبای زهرا
عزیز قلب مولا
معزالمومنین یا / حسن جان
ای جانم حسن جان ...

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]