حسن المجتبی شهادت بدون نغمه مسافرِ تبعیدیرضا قاسمی

الا مسافرِ تبعیدی دیارِ خودت
تویی غریب‌ترین مردِ روزگارِ خودت

میانِ جمعِ گدایانِ خویش، تنهایی
نشسته‌ای سرِ خوانِ خودت کنارِ خودت

کسی به یاری تنهایی‌ات نمی‌آید
در انتظار که هستی، در انتظارِ خودت؟!

دلاورِ جمل اکنون به جنگِ فتنه برو
به تیغِ صبر نظر کن، به ذوالفقارِ خودت

شکستْ چهره‌ی آیینه از شکستگی‌ات
گریستی به تماشای انکسارِ خودت

برای خود کمی از روضه‌های کوچه بخوان
تو راز گریه‌ی خویشی، تو رازدارِ خودت

پس از زیارتِ پنهانِ تربتِ مادر
به خاکِ کوچه نشستی سرِ مزارِ خودت

تو و برادرت آیینه‌های داغِ هَم‌اید
تو روضه‌خوانِ حسینی در احتضارِ خودت

فَیا سُیوفُ خُذینی‌ست زهر خوردن تو
رسیده‌ای به شهادت به اختیارِ خودت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]