با اینکه خیلی بابایی سنگ زدنم
ولی نیفتاد اسمتو از دهنم
با سر پر خون اومدی - با چشم گریون اومدم
تو خیلی کم شدی منم - از غصه تا شده قدم ۲
میشینی روبه روم
برات بگم من از کدوم
خاطره های این سفر
که مثل بغضه توو گلوم
دیگه تنهام نذار
حتی شده واسه یه بار
می لرزم از اون شب که زجر
کشید سرم داد و هوار
یا - ابتا ۴
بابا ببین کبودیای رو تنم
بیشتره از گلای روی دامنم
خونی شده محاسنت - خونی شده گل سرم
شکسته پیشونی تو - شکسته دست لاغرم ۲
آخه این رسمشه
دست و پاهام تیر میکشه
حرمله به خولی میگفت
اینو بزن، این حقشه
توی آتیش و دود
یه محرمم دورم نبود
با نوک نیزه میزدن
تنم شده زخم و کبود
یا - ابتا ۴
اشکمو خنده های مردم درآورد
عمه چقدر به جای من کتک میخورد
یکی منو میزد ولی - صد نفر عممو زدن
سکینه گوشامو گرفت - میگفت اینا بد دهنن ۲
تو رو با چوب زدن
منو توو کوچه خوب زدن
بدتر از هرجا، توی شام
عمه رو تا غروب زدن
منو کشته نگاش
اونکه رو سینت پا گذاش (ت)
مردک پست یک لحظه هم
چشاشو از ما برنداش (ت)
یا - ابتا ۴