بی زره می آید - سوی این قربانگاه
زیر لب می گوید - یا اباعبدالله
و الله لا افارق عمی
پیچیده در دشت و صحرا
وارث شیر جمل آمد
در آغوش ابی عبدالله
ابا عبدالله ۴
تا رها شد دستش - شد رها از دنیا
ناله زد در گودال - یا عزیزَ الزهرا
در سینه عشق عمو دارم
مرغ دل به سوی او پر زد
صد جانم فدای یک مویش
دنیا بی عمو نمی ارزد
ابا عبدالله ۴