ساقىِ - تشنه لب
اميد بچه هاى فاطمه
از حرم - با غضب
خيره شده به نهر علقمه
گرماى آفتاب واويلا / فكر گل رباب واويلا
العطش حرم واويلا / موج غرور آب واويلا
چه غيرتى داره عباس
خدايى سالاره عباس
مى خواد بره آب بياره
خدا نگهدارِ عباس
علمدار - آب بيار ۳
سربلند - سرفراز
ميرقصه پرچمش ميون باد
بهترين - چاره ساز
با مشكاى پر آب ميخواد بياد
رفته عمو كه زود برگرده / اما سپاه كفر نامرده
هيچ كى نمى دونه توو خيمه / شير حرم چرا دير كرده
دلا پر از شور و غوغاست
نگاه آقا به صحراست
چرا نمياى اباالفضل
حسين تو خيلى تنهاست
علمدار - جام نذار ۳
از بدن - شد جدا
دستايى كه پناه خيمه بود
بعد از اين - اى خدا
صورت بچه ها ميشه كبود
ماه على زمين افتاده / يل امّ بنين افتاده
رشيد كربلا از ضربِ / عمود آهنين افتاده
دلاور اين عشيره
توو موجى از خون مى ميره
با تير زدن چشمشو تا
نبينه زينب اسيره
علمدار - خون ببار ۳