علی النقی شهادت زمزمه غریبِ سامراعبدالله باقری

مگه میشه یادم بره / تخریبِ سامرا
حال و هواش هنوز برام/ عجیبه سامرا
حرفا دارم امشب و با / غریبِ سامرا
یه ساله چش به رام - ماه رجب بیاد
سیا(ه) بپوشم برا تو - مثل امام جواد
خودم رو توو غمت - شب مصیبتت
به آب و آتیش بزنم - کم بشه غربتت ۲
غریبی توو کلّ سال
حتی میون هیأت
شرمنده‌ایم جز امشب
روضه نخوندیم واست

 

به ساحت مقدست / نذاشتن احترام
حتی شنیدنِ غمات / سخته آقا برام
روضه هاتون دل منو / می‌بره شهر شام
خواستن که بشکنن - حرمتتو آقا
عمداً یه روز نشوندنت - توی خرابه‌ها
خواستن که روحتو - بیشتر بدن عذاب
تو رو به زور کشوندنت - به مجلس شراب ۲
باز خدا رو شکر! روضه‌ت
مصیبت اعظم نیست
ناموس تو مابین
یه عده نامحرم نیست

 

ریختنِ توو خونه‌ی تو / کار حرومیاس
توو کوچه‌ها بُردن تو رو / یه عده ناسپاس
روضه‌ی تنهاییت چقدر / به گوشم آشناس
بُردن تو رو ولی - دست تو بسته نیست
با ضربه‌ی لگد درِ - خونه‌ت شکسته نیست
آتیش و دود نبود - میون معرکه
از میخی که پشت دره - خونی نمیچکه ۲
مسافری توو راه بود
این غصه کُشت مولا رو
دستش روی پهلوش بود
که میزدن زهرا رو

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]