فاطمه الزهرا شام غریبان زمینه گریه‌ی بی‌صداایمان کریمی

شام تاره - غم می‌باره
گریه‌ی بی‌صدا خیلی سخته
آه از این‌ قاب - از چشِ آب
خون می ریزه زمین لخته لخته
دیوار و در خونه‌ عزادار شده
روی سرمون غصه‌ها آوار شده
از کجای این مصیبتا بگیم آخه
روضه‌ها توو قلبمون تلنبار شده
وای مادر ، ای وای مادر ۲

 

بوی دود و - رخ کبود و
حوریه صورتش پشت در سوخت
بی‌گناه بود - پا به‌ماه بود
مادر بی سپر با پسر سوخت
از بردن اسم حیدرش ابا نکرد
گرچه دنیا به مادر ما وفا نکرد
اون فاضله‌ی زکیه هیچ‌کسی رو جز
الله و محمد و علی صدا نکرد
وای مادر ، ای وای مادر ۲

 

قدکمون بود - ناتوون بود
آسمون از غمش هی می‌بارید
مهربون بود - نیمه جون بود
اشکای نم‌نمش هی می‌بارید
شال کمر علی رو که رها نکرد
هیچ کس کمکی به مادر ما نکرد
حتی اون غلاف و تازیونه و لگد
قلب مادرم رو از علی جدا نکرد
وای مادر ، ای وای مادر ۲

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]