فاطمه الزهرا هجوم به خانه وحی بدون نغمه قصد ربنا*رضا نظاری*- - -

هر زمان قصد ربنا می‌کرد
ابتدا، شهر را دعا می‌کرد

خانه اش مهبط ملائکه بود
گرچه سائل برو بیا می‌کرد

غصه‌ها را خودش نگه می‌داشت
هرچه را مانده بود عطا می‌کرد

«ای رسول خدا» نه! «یا ابتاه»
پدرش را چنین صدا می‌کرد

هم پیمبر به وجد می‌آمد
هم خداوند را رضا می‌کرد (*)

درد و غم کم نداشت، با این حال
یاد غم های مرتضی می‌کرد

شهر، یارش نبود ... اگر می‌بود
مرتضی، محشری به پا می‌کرد

کعبه ی اهل‌بیت، تنهایی ...
دور حیدر، خدا خدا می‌کرد

یک نفر تازیانه ای در دست
حق پیغمبری ادا می‌کرد

مادری بین شعله‌ها می‌سوخت
یاد غم‌های کربلا می‌کرد

پشت آن "در" چه شد؟ چه گویم ... آه
فاطمه، فضه را صدا می‌کرد ...

* رسول خدا به صدیقه طاهره علیهماالسلام فرمود:
قولي يا أبةِ فانّها أحيى للقلب و أرضى للربّ
(دخترم همچنان مرا "پدرجان" صدا بزن.
اینگونه هم من خوشحال‌تر ام، هم خداوند راضی تر !
�� (تفسیر صافی/ ج ۳ / ذیل آیه ۶۳ سوره نور)

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]